loading...
ممسنی و رستم
آخرین ارسال های انجمن
سردار ایرانی بازدید : 745 دوشنبه 31 اردیبهشت 1403 نظرات (0)

سهراب لشکری*

همانطوری که می دانیم لازمه توفیق در هر امری وقوف و آگاهی کامل و شناخت پارامترهایی است که ممکن است به نحوی مثبت یا منفی در امر مورد نظر مؤثر واقع شوند.

توسعه اقتصادی و اجتماعی در هر جامعه ای دستآورد آن جامعه محسوب می شود و در محتوا و نمود دارای مختصات فرهنگی است و هدف از توسعه ایجاد زندگی پرثمر مادی و معنوی است که توسط فرهنگ تعریف می شود. به این ترتیب می توان گفت: «توسعه دستیابی فزاینده انسان به ارزش های فرهنگی خود است».

زمانی که اعضای یک گروه اجتماعی با یکدیگر همکاری صادقانه داشته باشند گرایشات آن در جهت اهداف گروه شکل واحد و یکپارچه به خود می گیرد. و بالعکس وقتی که بین اعضای گروه تفرقه و ستیز حکمفرما باشد یگانگی گروهی از هم می پاشد و تعارض و ستیزه جویی جایگزین همکاری و معاضدت گروهی می گردد. به قول مولوی، شاعر فرزانه:

ای بسا هندو و ترک همزبان

ای بسا دو ترک چون بیگانگان

بس زبان محرمی خود دیگر است

همدلی از همزبانی بهتر است

مهربانی خویشی و پیوندی است

مرد با نامحرمان چون بندی است

قبل از پرداختن به اصل موضوع ضرورتاً به چند سؤال باید پاسخ داد:

1-آیا فرهنگ مردم ممسنی دارای تعارضات درونی است؟

2-آیا این تعارضات ناشی از مهاجرت از روستا به شهر است؟

3-آیا این تعارضات را دیگران برای بهره کشی و رسیدن به منافع شخصی دامن می زنند؟

4-این تعارضات بیشتر چه زمانی خودنمایی می کند؟

الف): در پاسخ به سؤال اول باید گفت فرهنگ وقتی مجموعه آداب، رسوم، سنت ها و ارزش های مادی و معنوی یک جامعه تعریف می شود چگونه این مجموعه می تواند معارض یکدیگر باشد؟ اگر این چنین بود اصلاً مجموعه ای به نام ایل ممسنی به وجود نمی آمد.

ب): در ممسنی مهاجرت یک امر درونی است. این جابجایی ممکن است از جهت مادی عوارضی برای مهاجر و مهاجرپذیر به همراه داشته باشد ولی چون در ارزش ها بی تاثیر است عوارض آن ناچیز و قابل محاسبه نیست.

ج): در جواب سؤال سوم باید گفت متاسفانه

 این عامل یکی از مهمترین عواملی است که سدراه توسعه و ترقی این منطقه زرخیز و مانع از قوه به فعل درآمدن استعدادهای غنی، طبیعی و انسانی آن بوده است که در گذشته و حال فرد و یا افرادی با عنوان کردن برای رسیدن به منافع هرچند کوتاه مدت خود، آن را دامن زده اند.


در گذشته خوانین و کلانتران بر طوایف مختلف ممسنی حاکمیت داشته اند و با بهره گیری از تز «تفرقه بینداز و حکومت کن» و عنوان کردن برتری های قومی و مسائل تفرقه افکنانه ای نظیر لر و ترک، یا بکش و جاوید، یا رستم و دشمن زیاری و بالعکس باعث در گیری های خونینی نظیر کشته شدن بهادرخان بکش به دست امامقلی خان رستم و یا کشته شدن الیاس بگ کشکولی به دست خسرو خان بکش و یا جنگ «دورگ مدین» بین ممسنی ها و بویراحمدی ها به این مسأله دامن زده اند.

امروزه متاسفانه سهم عمده ای از طرح این شعارها و تعارضات به وسیله قشر به اصطلاح روشنفکر جامعه در مواقع حساس که جامعه نیاز به همدلی و اتحاد دارد سرداده می شود. برای نمونه آموزش و پرورش با بیشترین نیروهای تحصیل کرده در سطح منطقه یکی از نهادهای جهت دهنده و مؤثر در مسائل جاری می باشد و نقش مهمی در به دنبال کشیدن افکار عمومی جهت ترویج این قبیل مسائل دارد.

د): متأسفانه باید اذعان کرد طرح این تعارضات کاذب در موقعیت های مهم و حساسی چون انتخابات مجلس شورای اسلامی، انتخابات شورای شهر یا هیأت مدیره تعاونی ها و... رخ می نماید. و با بهره گیری از این ترفندها و منحرف نمودن افکار توده، پس از توفیق در امیال خویش تنش ها و عوارض ناشی از آن سال ها مانع بزرگی بر سر راه مسئولین بوده که از ترس متهم شدن به جهت گیری به نفع این گروه یا آن گروه نتوانسته اند مدیریت ثابت و مطلوبی ارائه دهند و این عمل مصداق این شعر مولوی می باشد که می فرماید:

همچنین هر کاسبی اندر جهان

بهر خود کوشد نه اصلاح جهان

و به قول یکی از اندیشمندان غربی به این افراد باید گفت: «وقتی خرتان از پل گذشت، در سینه کش آفتاب لم ندهید که آسمان همیشه آفتابی نیست». چون این منافع شخصی و گروهی تمام شدنی است. باید به این اصل منطقی فکر کرد که مردم باید انتخاب کنند نه خودمان را بر آنها تحمیل کنیم.

بنابراین چون در سطح منطقه توزیع امکانات و پیاده نمودن طرح های توسعه نیازمند همکاری و هم آهنگی بین کلیه اقشار جامعه می باشد توفیق در این امور محتاج برنامه ریزی جامع و دقیق و پیش بینی و شناخت کلیه موانعی است که به نحوی ممکن است در عمل هر طرح اقتصادی-اجتماعی و یا فرهنگی را با شکست مواجه نماید.

لذا با بهره گیری از نتایج حاصل از یک تحقیق علمی و همه جانبه می توان برنامه ریزان را با خیالی آسوده به توفیق در اقدامات عملی خود مطمئن و امیدوار ساخت.

در جهت رفع این معضل ضروری است جمعی از اندیشمندان و دلسوزان تحصیل کرده ممسنی در قالب یک طرح تحقیقاتی بدون توجه به گرایشات قومی و قبیله ای دست به دست هم داده از جامعه ممسنی یک نمونه آماری به صورت نمونه گیری تصادفی سیستماتیک گرفته شود و باتوجه به متغیرهای تعیین کننده(مستقل) و تاثیرات آن بر متغیرهای وابسته(تعارضات قومی) مورد سنجش و تحلیل قرار گیرد تا با بهره گیری از نتایج آن موجبات پیشرفت و توسعه منطقه را فراهم آورد و موانع موجود را به صورت منطقی از پیش رو بردارد.

*کارشناس علوم اجتماعی از دانشگاه اصفهان

-------------------

خسرو کیانی*

حضور و ظهور واژه طایفه گرایی در ممسنی را باید به دو برهه زمانی در تاریخ ممسنی تقسیم نمود:

1-طایفه گرایی و عاملان آن پیش از انقلاب

2-طایفه گرایی و عاملان آن پس از انقلاب

تاریخچه طایفه گرایی در قبل از انقلاب حکایت از آن دارد که افرادی خاص و خودکامه یا به صورت دست نشانده حکومت، جهت به دست گرفتن قدرت و قبضه نمودن اختیارات مردم و بعداً سرکوبی عامه مردم، با استفاده از احساسات و روحیه عشیره ای و فقر حاکم بر اکثر خانوارها، تحت عنوان تصاحب اموال اقوام همجوار با قشون کشی و کشت و کشتار بدون اینکه کمترین هزینه ای برای آنها در بر داشته باشد، با استفاده از امکانات مالی و جانی مردم جهت اثبات و تثبیت قدرت خود، به دیگر قبائل و طوائف حمله می کردند. آنها پس از پیروزی های به دست آمده و تحت امر قرار دادن افراد سودجو و فرصت طلب و خائن به مردم به عنوان مامور و اطرافیان و نزدیکان خود، مقاصد خود را دنبال می کردند. ممسنی از این خاطرات تلخ در تاریخ گذشته خود بسیار به یاد دارد که می توان عاملان اصلی این دسیسه سازی و طایفه گرایی را خوانین به عنوان سردمداران طوایف و کدخدایان به عنوان دست نشانده  خوانین در تیره و بنکو دانست. جالب اینکه در قبل از انقلاب قدرت به دست آمده تا سالیان دراز در کام قدرت طلبان بود، بدون اینکه کوچک ترین تحولات و تغییراتی را در صدارت آنها در پی داشته باشد.

اما، طایفه گرایی و دامن زدن به آن بعد از انقلاب رنگ و بوی بخصوصی به خود گرفت که جای بحث و تامل بسیار دارد. انتظار می رفت که با پیروزی انقلاب اسلامی و سرکار آمدن حکومت اسلامی و رایج شدن دستورات دینی به عنوان شیوه ای در تغییر نگرش مردم، محو نمودن آثار بد گذشته، قوم گرایی و طایفه گرایی در بین طوایف ممسنی سر از خجالت برندارد. اما، متاسفانه طولی نکشید که حال و هوای قدرت با چهره ای دیگر تحت عنوان خدمت به مردم ممسنی به درون نخبگان شهرستان دمید، باز هم طایفه گرایی، قوم گرایی، و حتی فامیل گرایی به عنوان بهترین ابزار پیروز کننده در این جنگ قدرت از بهترین شمشیرهای برنده کارسازتر شد، تا جایی که ممسنی از نظر اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، شولستان و مالکی باقی ماند.

جالب اینجاست که این صف بندی توسط مروجان و قدرت طلبان و سیاستمداران معمولا در ایام انتخابات مجلس شورای اسلامی، شوراهای اسلامی شهر و روستا بیشترین شدت و حدت را به خود می گیرد. متاسفانه جوانان و کارآمدترین مردان و زنان جامعه ما در صف اول این صف بندی جا خوش کرده اند و فرهنگیان به عنوان هدایت گران و محورهای اصلی و محرکان، احساسات بکر جوانان این مرز و بوم در خطه ممسنی را در جهت طایفه گرایی راهبری می کنند و چه خسارات جبران ناپذیری را بر مردم ممسنی و آینده ممسنی وارد می کنند. جالب تر آن است که این صف بندی های قومی پس از به قدرت رسیدن قوم دیگر پیراهن قومی تعصب خود را آنچنان نو نگه می دارند که قوم پیروز شده نتواند از فرصت های به دست آمده در جهت ارتقای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و علمی شهرستان به نحو احسن استفاده نماید.

انشاءالله امید آن می رود در این برهه از ازمان که تشخیص و آگاهی عامه مردم ممسنی ستودنی است، با اصلاح روش ها و منش ها به مقابله با کسانی برویم که مردم و طوایف را به عنوان پلکان ترقی و قدرت خود می پندارند.

*بخشدار سابق ماهور و رستم

-------------------

علی کرم کریمی*

خداوند در قرآن کریم آیه سیزده سوره حجرات می فرماید: «یا ایهاالناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوُا ان اکرمکم عندالله اتقاکم».

علامه طباطبایی در تفسیر این آیه گفته است:

«مفسرین گفته اند آیه شریفه در این مقام است که زیراب تفاخر یا نساب را بزند، می گوید که ما شما را از یک پدر و یک مادر آفریدیم. همه شما از دو تن منتشر شده اید، چه سفیدتان، چه سیاهتان، چه عربتان و چه عجمتان، و شما را شعبه شعبه کردیم تا یکدیگر را بشناسید و امر اجتماعتان بهتر انجام گیرد، پس غرض از شعبه شعبه آفریدن، شناخت یکدیگر بود نه تفاخر به اَنساب و پدران و مادران.

در قسمت پایانی آیه می خواهد امتیازی که در بین آنان باید باشد را بیان کند اما نه امتیاز موهوم. بلکه  امتیازی که نزد خدا امتیاز است و حقیقتاً کرامت و امتیاز است. این آرزو و هدفی که خدای باریتعالی به علم خود آن را هدف زندگی انسان ها قرار داده هدفی است که بر سر آن مزاحمت ها، جنگ ها و خونریزی ها پیش نمی اید که یکی بخواهد بیش از دیگران ثروت را به خود اختصاص دهد و دیگری بخواهد قبل از دیگران به ریاست برسد. او بخواهد در تجمل دادن به زندگی از دیگران سبقت بگیرد و این بخواهد آوازه اش همه آوازه ها را تحت الشعاع خود قرار دهد و...».

مطابق آنچه بیان شد افراد اجتماع، مجبور به زندگی با یکدیگر بوده تا بتوانند حوائج و مشکلات خود را به کمک یکدیگر سر و سامان دهند چون بحث پیرامون قوم گرایی است اشاره به این نکته ضروری است که درست است گاهی اتحاد چند طایفه و قبیله دارای امتیازاتی است که می تواند افراد آن قبایل را از دستبرد و تجاوز بیگانگان نجات داده و جلوی تهاجم اجانب را بگیرند و از طرفی چون افراد قبایل همدیگر را می شناسند می توانند کارها و حوائج یکدیگر را آسانتر انجام دهند اما متاسفانه این مساله در شهرستان ممسنی آن چنان حاد و حساس شده که حتی در زندگی عادی افراد نیز تاثیر گذاشته است و عامل به وجود آوردن این مسالهً را نیز باید از ناحیه افرادی دانست که خود را ولی نعمت مردم می دانند نه توده مردم.

در ادامه این مطلب، مشکلاتی که قوم گرایی در منطقه ما به وجود آورده را فهرست وار ذکر نموده و یادآوری می شود که این مشت، نمونه ای از خروار است.

اهم این مشکلات عبارتند از:

1-از این نابسامانی فقط گروه محدودی که هدفشان منافع شخصی و ثروت اندوزی است استفاده خواهند برد.

2-عدالت و مساوات عملی نخواهد شد در نتیجه حق به حقدار نمی رسد.

3-به دلیل حاکمیت اکثریت، افراد شایسته و خدمتکار در انتخاب مجلس و شوراها رای نمی آورند و حقشان تضییع می گردد.

4-آن دسته از افراد شایسته و واقع بین که هدف خدمت عمومی دارند از صحنه کنار رفته و بلااثر می مانند.

5-افرادی که هدف سرمایه گذاری و فعالیت های اقتصادی دارند چون احساس امنیت نمی کنند جهت سرمایه گذاری پیشقدم نمی شوند و این امر به ضرر شهرستان است.

6-چهره شهرستان در نظر مسئولین استان و بالاتر مخدوش می شود و باعث بی توجهی آنان به این شهرستان می گردد.

7-قضاوت افکار عمومی در مورد مردم شهرستان این گونه تفسیر می گردد که اهالی شهرستان مردمی کم فرهنگ و ابتدایی هستند.

8-قوم گرایی، باعث عدم اعتماد کلی آیندگان نسبت به شهرستان خود خواهد شد.

9-فرصت طلبها و ضدانقلابیون از آب گل آلود ماهی می گیرند.

10-زمینه خدمت برای مدیران و مسئولان دلسوز و علاقه مند که هدفشان خدمتگزاری است فراهم نخواهد شد زیرا همواره از جانب جبهه مخالف احساس ناامنی و برکناری خواهند نمود.

11-در چنین شرایطی فرصت های شغلی محدودی که ایجاد می گردد به افراد خاصی تعلق می گیرد و موجب محرومیت افراد ذیحق خواهد شد.

12-چون گروه حاکم توجهشان به افراد خودی است بنابراین فرهیختگان و نخبگان مورد توجه قرار نمی گیرند و مردم از خدمات ارزشمند آنان محروم شده و باعث فرار مغزها می گردنند.

13-صاحبنظران نسبت به مسائل شهرستان بی تفاوت و بی رغبت می شوند.

14-چون گروه های مخالف همواره به دنبال برشمردن عیوب طرف مقابل خود هستند بدینوسیله بر روی نقاط قوت طرف مقابل آگاهانه سرپوش گذاشته و حق را ناحق جلوه می دهند.

15-در این آشفته بازار، بعضی از اقلیت های خارج از این ماجرا، پا را از گلیم خویش درازتر کرده و بیش از اندازه حق خود، بهره برداری می کنند.

16-جنگ و گریزهای قومی اجازه فکر اصولی و منطقی به مسئولان نمی دهد و تصمیمات ماًخذه ناکارامد و ضعیف خواهد بود.

17-قوم گرایی باعث عقب ماندگی و محروم شدن شهرستان از پیشرفت های سریع و مدرن قرن حاضر خواهد بود.

18-و بالاخره با این روند در سال های آینده مشکلات شهرستان بیشتر و به نقطه جبران ناپذیری می رسد.

*فرهنگی بازنشسته

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
چون دختر ایل زن به زیبایی نیست زیباست ولی فکر خودآرایی نیست در چابکـــــی و سوارکــــاری مردی همتای ‌زن ‌و ‌دختر‌ممسنی نیست -------------- گو لا له كو نا بالغه نه وقت حاله ئی دو شو نديدمش تی خوم دوساله . چه خشه سوار وابی بری و مالش بوس كنی گلَُپَلِش زر چشم كالش . پهلله سرخی شلال سر بر گ شونت تا پنج تير چاك نبره كس نی بسونه . ----------------------------- روز برفی تش بلیطی تو گلی یایش وخیر کنج چاله کتر سه و خلخلی یایش وخیر گرده و گلگ تکو شلشلی یایش وخیر او متیلل نصف شو کشک خردن زر جلی یایش وخیر
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    مشکل امروز شما چیست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 630
  • کل نظرات : 145
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 575
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 121
  • بازدید امروز : 46
  • باردید دیروز : 1,376
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 9
  • بازدید هفته : 46
  • بازدید ماه : 7,334
  • بازدید سال : 38,908
  • بازدید کلی : 1,395,367
  • کدهای اختصاصی