loading...
ممسنی و رستم
آخرین ارسال های انجمن
goodarzi8 بازدید : 679 یکشنبه 07 خرداد 1391 نظرات (0)

حکایتی از احسان امام نقی (ع) به تهيدست‏


 

 

 

 

در كتاب باارزش كشف الغمه روايت شده:

روزى امام نقی(ع) براى انجام كارى از سامراء بيرون شدند، عربى در جستجوى حضرت بود، او را به محل كار حضرت در خارج از شهر راهنمائى كردند، پس از شرفياب شدن به محضر امام عرضه داشت از اعراب كوفه و از دوستداران و ارادتمندان شما اهل‏ بيت پيامبر هستم، قرضى سنگين بر عهده دارم و كسى جز شما را نميشناسم كه بتواند قرض مرا ادا كند مرا از اين بار سنگين نجات دهد، حضرت فرمودند اندوهگين مباش و به او فرمان دادند بنشيند،

سپس فرمودند: من تو را به مطلبى راهنمائى ميكنم اما مواظب باش با مطلب من مخالفت نكنى، من به خط خودم مينويسم و اقرار ميكنم كه تو مبلغى از من طلبكارى، چون به شهر آمديم به منزل من بيا و اداى آن مبلغ را درخواست كن، هرچه از تو مهلت خواستم تو گوش نده و به درشتى و غلظت پول خود را از من بخواه و در آنچه گفتم كوتاهى مكن.

چون حضرت به شهر بازگشت مرد عرب وارد بر حضرت شد و در برابر عدهاى كه در محضر حضرت بودند و در ميانشان بعضى از اطرافيان حاكم عباسى قرار داشتند طلب خود را به صورتى جدّى درخواست كرد، حضرت از او تقاضاى صبر و تمديد مدت و دادن مهلت نمودند ولى عرب راضى نشد و با غلظت و درشتى طلب خود را درخواست ميكرد،

حضرت در نهايت از پرداخت فورى پوزش خواستند ولى او نپذيرفت، اطرافيان حاكم عباسى جريان را به حاكم منتقل كردند و مضيقه مالى حضرت و تنگدستى آن جناب حاكم را به فكر فرو برد و در نتيجه سى هزار درهم براى حضرت فرستاد، آن جناب عرب را احضار نموده و همه سى هزار درهم را در اختيار او گذاشتند و

فرمودند قرضت را ادا كن و اين بار سنگين را از دوشت بردار و مازاد آن را هزينه خانواده ات كن، عرب گفت پسرپيامبر يك سوم اين مبلغ مشكل مرا حال ميكرد و مرا از فشار روحى نجات ميداد، براستى چنين است كه خدا درباره شما فرموده: اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ: خدا داناتر است كه رسالتش را كجا قرار دهد.

 

پایگاه عرفان

 
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
چون دختر ایل زن به زیبایی نیست زیباست ولی فکر خودآرایی نیست در چابکـــــی و سوارکــــاری مردی همتای ‌زن ‌و ‌دختر‌ممسنی نیست -------------- گو لا له كو نا بالغه نه وقت حاله ئی دو شو نديدمش تی خوم دوساله . چه خشه سوار وابی بری و مالش بوس كنی گلَُپَلِش زر چشم كالش . پهلله سرخی شلال سر بر گ شونت تا پنج تير چاك نبره كس نی بسونه . ----------------------------- روز برفی تش بلیطی تو گلی یایش وخیر کنج چاله کتر سه و خلخلی یایش وخیر گرده و گلگ تکو شلشلی یایش وخیر او متیلل نصف شو کشک خردن زر جلی یایش وخیر
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    مشکل امروز شما چیست؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 630
  • کل نظرات : 145
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 575
  • آی پی امروز : 23
  • آی پی دیروز : 121
  • بازدید امروز : 110
  • باردید دیروز : 1,376
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 9
  • بازدید هفته : 110
  • بازدید ماه : 7,398
  • بازدید سال : 38,972
  • بازدید کلی : 1,395,431
  • کدهای اختصاصی